استارتاپ چیست؟ راهنمای گام به گام ایجاد استارتاپ

استارتاپ چیست؟

استارتاپ (STARTUP) شرکتی است که در مراحل اولیه توسعه خود قرار دارد. سرمایه گذاری برای ایجاد یک استارتاپ، معمولا توسط ۱تا ۳ سرمایه گذار یا ایده پرداز آغاز می شود که با ایجاد محصول، خدمات یا فراهم کردن بستری مناسب برای رشد کسب وکار یا یک پیشه، تمرکز خود را بر روی تقاضای درک شده از بازار متمرکز می کنند. در مراحل اولیه راه اندازی، استارتاپ ها معمولا توسط اعضای تیم موسس تامین مالی می شوند، هرچند که ۶۶٪ از استارتاپ ها بودجه خود را از طریق یک سرمایه گذار تامین می کنند یا برای شروع کار خود وام دریافت می کنند.

یک استارتاپ باید یک تیم مؤسس قدرتمند و متعهد داشته باشد و هر دو شاخصه را با هم در یک تجارت و کسب وکار واقعی ارائه دهد تا ارزش ایجاد شده به عنوان یک شرکت بزرگ را به دست آورد.

استارتاپ چیست؟

۱۰ مرحله برای ایجاد یک استارتاپ

۱- تحقیقات درباره بازارهدف

انجام تحقیقات درباره بازارهدف اولین قدم برای تعیین این مساله است که آیا واقعا ایده ای که دارید، ارزش دنبال کردن دارد یا خیر. تحقیقات خود را با نوشتن آنچه فکر می کنید یک مشکل است و این مشکل با ایده ای که کسب و کار شما ارائه می دهد، حل می شود، شروع کنید. تحقیق کنید و ببینید که چند نفر این مشکل را دارند که شما قادر به  حل کردن آن هستید و با آنها صحبت کنید.

سعی کنید با ایجاد یک نظرسنجی  برای این مشتریان بالقوه، متوجه شوید که آنها چه چیزی برای گفتن دارند. بعد از اینکه نتایج خود را به دست آوردید، رقبای خود را بررسی کنید و ببینید که آیا به اندازه کافی برای رقابت با آنها متفاوت هستید (به روشی مناسب) یا خیر. تمام مطالب  و نتایج تحقیقات خود را پس از اتمام نگه دارید، زیرا بعدا می توانند در تامین اعتبار به شما  کمک کنند.

۲- امنیت مالکیت معنوی

مالکیت معنوی (IP)، به روندی اطلاق می شود که توسط آن فرد یا شرکت می تواند حق بهره وری از یک محصول ایجاد شده را داشته باشد. این نمونه ها شامل حق ثبت اختراع، حق چاپ و حق مولف می باشند. برای موفقیت استارتاپ شما، بهتر است این است که از این پروتکل پیروی کنید تا از عوامل تمایز دهنده خود محافظت کنید. با برقراری امنیت اولیه، خود را در برابر کپی رایت های غیر قانونی محافظت می کنید. در مقابل، مطمئن می شوید که کار شما نیز کپی رایت نیست، حتی به طورسهوی. تایید کنید که حقوق موجود و یا توافقات انجام شده، قابل نقض نیست، درغیر این صورت، شما می توانید به طور جدی از طریق  قانون اقدام کنید.

مالکیت معنوی استارتاپ

 

۳- تصمیم گیری در مورد برند تجاری

در نگاه اول برندسازی چیزی بیش از انتخاب یک نام نیست، اما این فرضیه غلط است. یکی از مهمترین بخش های ایجاد یک استارتاپ تصمیم گیری در مورد هویت برند شماست. شما می خواهید نامی را که دوست دارید انتخاب کنید، اما باید نامی را انتخاب کنید که تجربه استفاده از محصول شما و مشکلی که آن را حل می کنید را به مخاطبان منتقل می کند. پس از هرگونه موفقیت یا عدم موفقیت احتمالی در مورد محصولاتی که ارائه می دهید، آگاه باشید، چرا که نامی که شما انتخاب می کنید تاثیر مستقیم برموفقیت یا عدم موفقیت شما دارد. شما باید نام دامنه وب سایت خود و سایر مواد بازاریابی مرتبط را نیز با نام برند خود همسو کنید. شما دقیقا باید بدانید به هرکسی که ممکن است بپرسد شرکت شما چه کاری را انجام می دهد، چه پاسخی بدهید.

۴- اخذ معافیت های مالیاتی

پیگیری جهت ثبت شرکت شما به عنوان یک استارتاپ و اخذ معافیت های مالیاتی و بیمه ای یک گام بلند برای یک استارتاپ در ابتدای راه است. فرآیند تبدیل کسب و کار شما به یک شخص حقوقی و تصمیم گیری در مورد نحوه ساخت آن امری مهم است. به طور معمول، استارتاپ ها به عنوان شرکتی ثبت می شوند که دارای معافیت مالیاتی ویژه ای هستند، در حالی که شرکت های عادی یک نهاد مشمول مالیات محسوب می شوند. با توجه به قوانین کشورها، تبصره های این ماده متفاوت است. اما به طور کلی هر دولتی پشتیبان یک شرکت استارتاپ می باشد و به شرطی که سرمایه اولیه شما محدود باشد، این معافیت های مالیاتی و بیمه ای بین دو تا سه سال اول، پس از راه اندازی استارتاپ، شامل حال شما می شود.

۵- سرمایه گذار خود را انتخاب کنید

انتخاب سرمایه گذار مناسب شاید مهم ترین بخش ایجاد یک استارتاپ باشد. نداشتن پشتیبان و سرمایه گذار مناسب، حتی بهترین ایده ها را نیز از بین می برد. در حقیقت، برخی از ایده پردازان ابتدا و قبل از در نظر گرفتن ایده، هنگام راه اندازی استارتاپ، به میزان سرمایه نگاه می کنند. اگر از قبل یک سرمایه گذار دارید که عالی است. اما اگر اینطور نیست، باید در نظر بگیرید که شخصی را به عنوان سرمایه گذار وارد تیم خود کنید.

به دنبال کسی باشید که حداقل سابقه خوبی در این زمینه داشته باشد. مهمترین ویژگی برای پیدا کردن یک سرمایه گذار، انتخاب فردی است که علاوه بر سرمایه، مهارتی مرتبط با ایده های شما نیز داشته باشد تا بتواند مکمل شما باشد. سبک و شخصیت این فرد نیز مهم است، زیرا هر روز در کنار این شخص کار خواهید کرد و باید بدانید که می توانید به عنوان یک تیم، کنار او به اهداف خود برسید یا خیر.

سرمایه گذار استارت آپ

۶- یک برنامه تجاری بنویسید

یک راه برای قراردادن استارتاپ شما در مسیر صحیح، نوشتن یک برنامه تجاری خوب است. با استفاده از تحقیقات بازار هدف که قبلا انجام داده بودید، برنامه تجاری خود را ایجاد کنید و تصمیم بگیرید که می خواهید با تجارت جدید خود چه کاری انجام دهید. اهداف و نقاط عطف را تعیین کنید و  اینکه چه اقداماتی را برای رسیدن به آن نقاط عطف، نیاز دارید.

۷- محل کار خود را انتخاب کنید

محلی که در آنجا کار می کنید، تاثیر زیادی در شروع کار شما دارد. محیط های مختلف به بهترین وجه با سبک های مختلف کاری در تناسب هستند. بسیاری از بنیانگذاران برای صرفه جویی در هزینه، در ابتدا در خانه کار می کنند، اما برخی تصمیم می گیرند در یک فضای کار مرتبط، یک اتاق اجاره کنند. بعضی افراد خودشان یک دفتر کار اجاره می کنند. درهر صورت از آزمایش کردن نترسید اما اجازه ندهید که جستجوی فضایی مناسب برای کار شما، وقت شما را بگیرد.

۸- یک مدیر پیدا کنید

مدیریت در یک استارتاپ موضوعی مهم است. ابتدا باید مشخص کنید که داشتن یک مدیر یا رهبر برای شما به عنوان بنیانگذار مناسب است یا خیر. در این صورت، پیدا کردن یک مدیر مناسب که برنامه های شما را ساماندهی کند، می تواند تفاوت بزرگی را ایجاد کند. یک مدیر می تواند بینش و خرد عمیقی در صنعت داشته باشد تا به شما کمک کند در برخی از چالش هایی که پیش می آید، به حرکت خود ادامه دهید.

۹- درخواست یک برنامه شتاب دهنده بدهید

اگر به منابع و تخصص بیشتری نیاز دارید، درخواست یک برنامه شتاب دهنده به سرمایه گذار خود بدهید. شتاب دهنده برنامه ای برای مشاغل نوپا است که با فراهم کردن سرمایه بیشتر و کمک گرفتن از افراد متخصص، به فرآیند رشد سریعتر استارتاپ شما کمک می کند. این برنامه ها همچنین می توانند به شرکت های نوپا این فرصت را بدهند که در یک روز مشخص یا در یک همایش یا مراسم  خاص، به رسانه ها و دیگر اعضای جامعه، استارتاپ شما را به طور رسمی معرفی کنند.

۱۰- افزایش سرمایه

برای بسیاری از استارتاپ ها، بردن آن به سطحی بالاتر و ارتقاء آن نیاز به سرمایه گذاری مالی بیشتری دارد که شاید از عهده سرمایه گذار اولیه برنیاید. منابع مالی می توانند کمک بزرگی باشند، اگر برای کسب و کار خود نیاز به جمع آوری سرمایه دارید، باید با تصمیم گیری صحیح پای سرمایه گذاران دیگر را نیز به استارتاپ خود باز کنید. اکثر استارتاپ ها با یک سرمایه گذار کار خود را آغاز می کنند اما در ادامه پای سرمایه گذاران جدید نیز به پروژه آنها باز می شود. فراموش نکنید که افزایش سرمایه به معنی افزایش سرعت رشد و پیشرفت کار شماست.

افزایش سرمایه

مزایای استارتاپ

۱- قابلیت سازگاری

استارتاپ ها در شروع کوچک بوده و ساختار شفافی دارند. آنها همچنین مبتکر هستند و همچنان مدل ها، فرایندها و نمونه کارها را بهبود می بخشند. این مساله به آنها این امکان را می دهد تا با فن آوری های مخرب و تغییر شرایط بازار سازگار شوند. این سازگاری سبب می شود آنها در برابر تغییرات مقاوم باشند.

۲- کارآیی بالاتر

شرکت های تأسیس شده دارای هزینه های بالای اداری هستند، اما استارتاپ ها خدمات خود را با روشی کارآمدتر، مقرون به صرفه تر و به صورت رقابتی ارائه می دهند. آنها به احتمال زیاد از محدودیت های خود آگاه هستند و تمایل دارند روی نقاط قوت اصلی خود تمرکز کنند. این باعث می شود تا آنها با سایر سازمان های کوچک شریک شوند.

۳- فرهنگ تیمی

کارمندان شرکت های بزرگ به دلیل اعتبار و حقوق بالا جذب می شوند. آنها به راحتی دید، رسالت و ارزش های شرکت و موفقیت مشتریان را از دست می دهند. اما کارمندان یک استارتاپ، یک جامعه نزدیک به هم را تشکیل می دهند که اشتیاق، اعتقادات و ارزش ها را به اشتراک می گذارد. آنها باید با هم کار کنند تا به نفع این شرکت، مشتریان و کل دنیا قدم بردارند.

۴- شخصی سازی

استارتاپ ها محصولات و خدمات خود را با برچسب شخصی ارائه می دهند. این یک تجربه شخصی منحصر به فرد برای مشتریان آنها ایجاد می کند. همچنین شرکت های نوپا برای مطالعه و درک نیازهای شغلی مشتریان خود وقت می گذارند. این به آنها این  امکان را می دهد تا با ارائه های خاص و راه حل های پاسخگو، روابط پایدار برقرار کنند.

۵- تطبیق پذیری بالا

کارکنان یک استارتاپ معمولا چند وظیفه دارند و این پیوستگی به بهبود روابط با مشتری می افزاید و شرکتهای نوپا را قادر می سازد تا در مواقع اضطراری پاسخ دهند. بیشتر مبتدیان از یادگیری پشتیبانی می کنند و تحمل بالاتری نسبت به اشتباهات دارند. هر دو عامل باعث افزایش تطبیق پذیری کارمندان استارتاپ می شود.

۶- انعطاف پذیری

سازمان شما می تواند نیازها و تقاضاهای نسبتا منحصر به فردی برای محصولات و خدمات از طرف مخاطبان دریافت کند. این ممکن است توسط ارائه دهندگان خدمات که به شیوه سفت و سخت کار می کنند، برآورده نشود. اما استارتاپ ها بسیار انعطاف پذیر هستند و به احتمال زیاد در ساعت، مکان و به روشی که مناسب شما باشد، کار می کنند.

۷- سرگرمی

کار با یک استارتاپ می تواند بسیار جالب تر از کار با یک شرکت عادی باشد. یک استارتاپ لازم نیست همه را خوشحال کند ولی ممکن است تصمیم بگیرد مشتریانی را انتخاب کند که از کار با آنها لذت می برد. فعالیت های سرگرم کننده بعد از کار روزانه در یک استارتاپ بسیار ساده تر است چرا که محیطی دوستانه تر از یک شرکت عادی دارد. همکاران شما می توانند بهترین دوستان شما شوند.

مزایای استارتاپ

معایب استارتاپ

۱- خطر شکست

اکثر استارتاپ ها در اولین سال فعالیت خود شکست می خورند، بنابراین خطر شکست زیاد است. کار با چنین ریسک بالایی می تواند چشم انداز استراتژیک یک استارتاپ را محو کند. بنابراین یا آنها قادر به استفاده از فرصت های بازار هدف نیستند و یا پیش بینی های فروش خود را به درستی ارزیابی نمی کنند. خطر شکست، همچنین توانایی راه اندازی در جذب پرسنل مجرب و شایسته را مختل می کند.

۲- جبران خسارت

برای ساختن یک شرکت اشک وخون و عرق ریختن لازم است ! در یک استارتاپ به ساعات کار طولانی برای به ثمر رسیدن هرکدام از نوآوری ها احتیاج داریم. جبران خسارت در یک استارتاپ بسیار مشکل است. ثمره برخی از نوآوری ها در یک استارتاپ، از آنجا که جبران خسارت دشوار است، به راحتی از بین می روند.

۳- دسترسی مشکل به بازار

بسیاری از مشتریان مشاغلی را که با آن کار کرده اند، بیش از یک استارت آپ جدید ترجیح می دهند. علاوه بر این، به دست آوردن مشتریان جدید، سخت تر از حفظ مشتریان قدیمی است. بدون داشتن مشتری، درک نیازهای بازار نیز به یک مبارزه واقعی تبدیل می شود. همه این عوامل باعث افزایش هزینه های توسعه کسب و کار برای شرکت های نوپا می شوند.

۴- اهمیت شخصیت های مکمل

برخی از نوآوری ها از ناامیدی متولد می شوند زیرا بنیانگذار نتوانسته است شغلی را پیدا کند یا آن را حفظ نماید. چنین بنیانگذارانی اغلب برای ایجاد تیمی تلاش می کنند که کسب و کار برای موفقیت به آن نیاز دارد. یک راه اندازی موفق به بنیانگذاران و همکارانی با شخصیت ها و توانمندی های مکمل احتیاج دارد، چرا که ممکن است  در شرایط سخت، اختلافات رخ دهند و همه چیز را خراب کنند.

۵- منابع

هک کردن رشد، محاسبات ابری و سرمایه داری اجازه می دهد تا نوآوری ها بتوانند شرایط ورود به بازار را به دست آورند. بیشتر استارتاپ ها با بودجه کمتری وارد بازار می شوند، در برابر رقبایی که از منابع خوبی برخوردار هستند. این امر به رقبا در توسعه محصول، فروش و بازاریابی بهتر کمک  می کند. آنها از این فرصت استفاده می کنند تا در زمان مناسب، شرکت های نوپا را از بازار خارج کنند.

۶- وابستگی مالی

استارتاپ ها سازمان های مسطح و فاقد فرآیندهای تجاری مشخص و رویه های عملیاتی هستند. این امر آنها را در معرض ارائه خدمات ضعیف به مشتری، نقض قانون و خسارات مالی قرار می دهد. بنابراین شرکت های نوپا می توانند آسیب پذیر باشند. وابستگی مالی یکی از مهمترین معایب استارتاپ هاست که می تواند در نهایت منجر به نابودی آنها شود.

۷- استرس و تنش

ما اشاره کردیم که کار برای کارمندان یک استارتاپ بسیار سرگرم کننده است، اما این کار می تواند بسیار استرس زا نیز باشد. دستمزد کم در سال های ابتدایی، سنگینی بار مسئولیت ها، ساعات کاری طولانی، احتمال پیگرد قانونی و عدم موفقیت در بازار، مواردی است که می تواند برای یک کارمند استارتاپ، استرس زا و تنش زا باشد.

معایب استارتاپ

۵ دلیل شکست استارتاپ ها و راه جلوگیری از آن

۱- ایده خوب، تصمیمات نادرست

شایع ترین دلیل شکست استارتاپ فرض یک ایده درخشان از یک کارآفرین است. برخی از کارآفرینان، صادقانه معتقدند که ایده خوبی را ارائه می دهند و مشتریان بلافاصله خواهان آن هستند  اما در واقع، این طور نیست. گاهی تصمیمات بد تجاری منجر به عدم موفقیت یک استارتاپ می شود. نسبت به جذب اولین مشتری خود خیلی خوش بین نباشید. به جای آن، مدل تجاری مناسبی را انتخاب کنید. یک مدل کسب و کار باید تمام هزینه ها، تیم و فن آوری مورد نیاز، استراتژی بازاریابی و روش های مختلف کسب درآمد را در خود جای دهد. اصل مدل کسب و کار این است که به کارآفرینان این امکان را می دهد که نحوه کار و فعالیت های خود و نحوه جذب و جلب مشتری را بهتر درک کنند.

درسی که می توانیم یاد بگیریم: مهم نیست ایده شما چقدر خوب باشد. اگر در آینده نتواند سودآور یا مقیاس پذیر باشد، در نهایت استارتاپ شما شکست خواهد خورد.

۲- عدم توجه به بازار هدف

متاسفانه، بیشتر کارآفرینان یکی از جنبه های مهم را در مراحل اولیه توسعه محصول از دست می دهند. آنها هدف ارائه محصول خود را به خوبی نمی دانند، اینکه آنها محصول را برای چه کسانی می سازند، چه مشکلی را باید حل کنند و چه چیزی می توانند با ارائه آن به دست آورند.

برخی از دلایل عمده عدم تناسب محصول با بازار، عبارتند از:

  • دلایل اثبات شده کافی نیست تا مردم بتوانند از این محصول استفاده یا آن را خریداری کنند.
  • زمان نادرست برای عرضه محصول می تواند عامل مهمی در عدم فروش آن در بازار باشد. یک استارتاپ تا چند سال می تواند از بازار جلوتر حرکت کند و ممکن است مشتریان در حال حاضر برای یک راه حل خاص آماده نباشند.
  • محصول شما برای حل مشکل افراد، راه حل کافی را ارائه نمی کند.

برای جلوگیری از ایجاد چالش های گوناگون در بازار، شرکت های نوپا قبل از راه اندازی باید محصولات خود را با استفاده از پروژه های آزمایشی، مورد تست قرار دهند. یا در عوض، آنها می توانند آزمایش بتا را انجام دهند تا خطر شکست و عدم فروش در بازار را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.

درسی که می توانیم یاد بگیریم: برای موفقیت در کسب و کار، راه حل جدیدی ارائه دهید که برای افراد با ارزش باشد.

توجه به بازار هدف

۳- شتاب برای ورود به بازارهای جدید

هدف بسیاری از استارتاپ ها این است که دیگر یک استارتاپ نباشند. همه آنها عجله ای برای پیشرفت کردن دارند. افزایش سرمایه، استخدام افراد بیشتر، تأمین بودجه، انتشار محصولات جدید، ورود به بازارهای جدید  و افزایش سرعت رشد. متاسفانه، همه چیز به همان اندازه که به نظر می رسد، ساده نیست. در واقعیت، حداکثر ۷۰ درصد از استارتاپ ها خیلی زود تصمیم می گیرند و به خاطر شتابی که در پیشرفت دارند، تصمیمات اشتباه می گیرند و در نتیجه از رده  خارج می شوند.

پس همه کارها را مرحله به مرحله انجام دهید:

  • با مخاطبان مورد نظر خود آشنا شوید.
  • در نظر بگیرید که چه مواردی محصول شما را بهتر خواهد کرد.
  • محصول خود را به بازار عرضه کنید و بازخورد آن را دریافت کنید.
  • ویژگی های مثبت را اضافه کنید، مشکلات را برطرف کنید و محصول را دوباره عرضه کنید.
  • محصول خود را تبلیغ کنید تا مردم بدانند که وجود دارد.
  • نرخ تبدیل را بهینه کنید و راه هایی برای حفظ مشتریان خود پیدا کنید.
  • توجه کنید که هزینه به دست آوردن کاربر کمتر از سود فروش محصول به او باشد.

در اینجا چند شاخص وجود دارد که یک استارتاپ برای پیشرفت آماده است:

  • درک روشنی از مشتریان و هزینه دستیابی به یک کاربر جدید وجود دارد.
  • مدل کسب و کار در حال تکرار است، به این معنی که شرکت با روشی مشابه مشتریان را جذب می کند.
  • کارآفرینان بیشتر از بقیه می کنند.

درسی که می توانیم یاد بگیریم: ازچیزی که هستید پارا فراتر نگذارید. وقتی تجارت شما آماده نیست، سعی نکنید به بازار جدیدی وارد شوید.

۴- چالش های تیم توسعه

یک مشکل فوق العاده متداول که باعث عدم موفقیت شرکت های نوپا می شود، چالش های تیم توسعه است. طبق آمار، ۲۳ درصد از استارتاپ ها به دلیل انتخابتیم نادرست، شکست می خورند.

بیایید نگاهی به رایج ترین چالش های بنیانگذاران استارتاپ ها با تیم توسعه بپردازیم:

عدم تخصص فنی

معمولا بنیانگذاران استارتاپ حاضر نیستند در مرحله اولیه سرمایه زیادی را برای توسعه محصول سرمایه گذاری کنند. بر این اساس، آنها به دنبال راه حل های ارزان هستند و به اندازه کافی متخصص فنی استخدام نمی کنند. در نتیجه، توسعه دهندگان فاقد صلاحیت های مناسب، محصولی با کیفیت پایین ساخته  که هیچ کس از آن استفاده نخواهد کرد.

مدیریت نا کارآمد

یک نکته که مطمئنا استارتاپ ها توانایی تحمل آن را ندارند، مدیریت ضعیف است. مدیریت ضعیف می تواند به معنای آن باشد که یک تیم توسعه، دقیقا آنچه را که شرکت نیاز دارد نمی داند و ۱۰۰ درصد این باعث اختلال در کار می شود. به دلیل عدم هماهنگی، کیفیت محصول رو به زوال می رود و توسعه محصول بیشتر از حد مورد نیاز طول می کشد.

کمبود مردم

نیازی به گفتن نیست، همه بنیانگذاران مشتاق استخدام بهترین متخصصان هستند. استخدام افراد محلی آسان و راحت است، اما متاسفانه استعدادهای محلی معمولا محدود هستند. بنیانگذاران استارتاپ باید برای این واقعیت آماده باشند که همه متخصصان نمی خواهند برای یک کار جابجا شوند.

ارتباط ضعیف

ارتباط ضعیف فقط مربوط به مسائل زبان نیست؛ این در مورد تیم توسعه است که یک جریان ارتباطی روشن را نادیده می گیرد، جلسات را نادیده می گیرد و به اصطلاح “ادغام مداوم” ندارد. بنیان گذاران نمی توانند در کل مراحل توسعه، با تیم همکاری نزدیکی داشته باشند و این امر باعث می شود تیم توسعه فاقد ذهنیت کافی برای تولیدمحصول باشد و به سادگی نتواند ایده خود را ارائه دهد.

عدم هماهنگی اعضا

۵-  درآمدزایی ضعیف

داشتن یک استراتژی کسب درآمد شفاف برای هر کسب و کار نوپایی بسیار مهم است. در غیر این صورت، این شرکت دراولین فرصت می تواند شکست بخورد. شرکت های نوپا باید به روشنی درک کنند که چگونه باید سرمایه گذاری کنند و با محصولاتی که ارائه می دهند، درآمد کسب کنند. این کار را با تدوین یک استراتژی کسب درآمد می توان انجام داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.